گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - فاطمه قربانی رضوان؛ نام فیلم سینمایی «آهو» در لیست اکرانهای پاییزی خودنمایی میکند. در خلاصه این فیلم آمده است: «آهو» حکایت انزوای خودخواسته دختری است که آرزوهایش را بر باد رفته میبیند، اما هنوز امیدش را از دست نداده است. رضا کیانیان، علی مصفا، حامد کمیلی، سهیلا رضوی، رضا یزدانی و سپیده آرمان از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند و نوید محمدزاده در آن صداپیشگی کرده است. به بهانه اکران این فیلم از چهارشنبه ۳ آبان ماه با سپیده آرمان نویسنده و بازیگر این فیلم گفتگو کردیم:
خانم آرمان از تجربه حضور در فیلم آهو برایمان بگویید.
فروردین ماه سال ۱۳۹۹، نگارش فیلم نامه «آهو» را بر اساس کتابی به نام "پروانهها در برف میرقصند" نوشته نازنین جودت به همراه آقای هوشنگ گلمکانی آغاز کردم. از همان ابتدا من برای بازی در نقش آهو در نظر گرفته شده بودم. پس از پایان نگارش فیلمنامه مرحله پیش تولید آغاز شد، برای این کار لازم بود که تهیه کنندهای تهیه کار را بر عهده بگیرد. با آقای جواد نوروز بیگی صحبت کردم، قصه را برایشان تعریف کردم. ایشان از قصه خوششان آمد و پذیرفتند که فیلم «آهو» را تهیه کنند. سرانجام آبان ماه سال ۱۳۹۹ فیلمبرداری «آهو» در شمال کشور آغاز شد. در فیلم «آهو» من علاوه بر نگارش فیلمنامه و بازی در نقش اصلی فیلم در جریام تمام مراحل تولید بودم و این تجربه متفاوتی برای من بود.
از ویژگیهای بازی در این فیلم و ویژگیهای فیلم بفرمایید.
آهو؛ دختری روشنفکر مستقل و آوانگارد بود، از نقشهایی که در تاریخ سینمای ایران کمتر نوشته شده است. زنان معمولاً در نوشتههای سینمایی از منظر مردان نگریسته میشوند و این باعث میشود قصههای زنانه از زنانگی دور باشند. آهو، اما از منظر یک زن به یک قصه زنانه نگاه میکند و این شاید تفاوت آهو و سایر فیلمنامههای زن محوری باشد که در سینمای مردان نوشته شده اند.
«آهو» در همان ژانر مورد علاقه من ملودرام عاشقانه شاعران نوشته شده است. فیلم در فضای فیلمهایی مانند «در دنیای تو ساعت چند است»، «ماهیها عاشق میشوند» و «جهان با من برقص است». یک قصه زیبا در بستری پاییزی در شمال کشور که ما را یاد قصههای ماندگار سینمای ایران میاندازد. آهو قصه زنی را روایت میکند که قدرتمند، مستقل و تواناست. زنی که به تنهایی از پس زندگی خودش برمیآید و نیازی به تکیه کردن به یک مرد ندارد. او عشقی در گذشته زندگیش دارد که الان نیست، اما او تنها و بدون حضور او نیز میتواند به زندگیش ادامه دهد. تنهایی و در خود فرو رفتن، روندی از خودشناسی را در کاراکتر اصلی فیلم رقم میزند انگار که تنها ماندن و رفتن عشقش عاملی برای به خود آمدن او شده است.
کار با کارگردان این اثر را چطور دیدید؟ شما و آقای گلمکانی هر دو سابقهای در عرصه روزنامه نگاری دارید؛ چه شد که سراغ فیلمنامه نویسی و دنیای سینما رفتید؟
پیش از فیلم «آهو» من در فیلمهای کوتاه و تئاتر و سریال تلویزیونی هم در قامت بازیگر حضور داشتم از طرفی مجری بخش تصویری مجله فیلم هم بودم. همچنین کارگردانی سینما را از شهرام مکری و فیلمنامه نویسی را از فرهاد توحیدی آموخته بودم و هنرجوی انجمن سینمای جوان دفتر تهران نیز بودم.
یک روز آقای گلمکانی در دفتر مجله مطرح کردند که تصمیم به ساخت فیلمی بر اساس کتاب مورد علاقهشان دارند. نگارش فیلمنامه به من سپرده شد و به همراه آقای گلمکانی فیلمنامه نوشتن فیلمنامه را آغاز کردم.
«پروانهها در برف میرقصند» قصه مورد علاقه آقای گل مکانی بود که پیش از این ساخت فیلمی بر اساس این کتاب را به دوستان کارگردانشان پیشنهاد داده بودند، اما هر بار به دلیلی این اتفاق نیفتاده بود. تا اینکه خودشان تصمیم به ساخت فیلمی بر اساس این کتاب گرفتند.
آیا برای نگارش متن فیلمنامه از تجربیات روزنامه نگاری خودتان هم استفاده کردید؟
روزنامه نگاری نگرشی به روزنامه نگاران میدهد که در سالهای ادامه زندگیشان همواره همراهشان است. یک نگاه تحلیلگر و نکته سنجانه و همه جانبه. تجربه روزنامه نگاری در تمام زوایای زندگی من و همچنین در فیلمنامه نویسی همراهم بود. روزنامه نگاری باعث میشود شما در محیطهای متفاوتی تجربه زیست داشته باشید و این تجربیات متنوع به خلق شخصیتها و به تصویر کشیدنشان کمک میکند. حتماً سالهای روزنامه نگاری من در روند تکاملی شخصیتم و همچنین در نگارش فیلمنامه «آهو» و ایفای نقش آن تاثیرگذار بود. آهو یک زن هنرمند و دگراندیش است، یک زن مستقل که زندگی به تنهایی را سپری میکند.
چقدر در سینمای امروز پرداخت به مسائل زنان و دختران ضرورت دارد؟ فیلم «آهو» چقدر توانسته پاسخگوی این نیاز باشد؟
متاسفانه صنعت سینما در کشور ما هم مانند بسیاری از کشورها پیرو قواعد مردسالارانه است و مردان نقش بسیار پررنگی در تمام جوانب این هنر صنعت ایفا میکنند، زمانی که تعداد فیلمنامه نویسان و کارگردانان زن سینمای ایران به نسبت مردان بسیار کم باشد، طبیعتاً سوژههای زنانه هم کمتر مورد توجه قرار میگیرند و اگر هم قرار باشد قصهای زنانه محور یک فیلم باشد، زن در آن قصه از سوی نگاهی مردانه که برگرفته از مرد نویسنده فیلم نامه است دیده میشود. به رغم اینکه زنان در دهههای اخیر جایگاه رفیعی در حوزه اجتماعی شغلی دانشگاهی و هنری از آن خود کردند، اما هنوز هم به آن جایگاهی که باید و شاید در فیلمها فیلمنامههای ما نرسیدهاند هنوز هم تعداد زنان کارگردان و فیلمنامه نویس ما بسیار کمتر از مردان است. در فیلم آهو تلاش کردم که زن را از نگاه و منظری زنانه بررسی کنم زنی که سطحی نیست، زنی که در زمانه خودش زندگی میکند با آرمانها و باورهایی که شاید مربوط به نسلهای پیش از خودش است. استقلال طلبی یکی از مهمترین مولفههای شخصیت زن قصه ماست. زنی که زندگی اش را در تضاد با قالبهای مردسالارانه اجتماع میسازد.
آیا فیلم «آهو» با این نگاه تلاش داشته مرزی بین سینمای اجتماعی و روانشناسی که بعضا با عنوان سایکو یاد میشود باشد؟
آهو دختری است که به دلیل ناپدید شدن عشقش با شوکی بزرگ روبرو میشود و این شوک از او که دختری شاداب و پر جنب جوش است، یک زن افسرده عزلت نشین میسازد. زوایای این افسردگی را ما در سبک زندگی تنها و به دور از مردم آهو در خانهای در جوار جنگل میبینیم، او غالب ساعتهای روزش را به پیاده روی و در خود فرو رفتن در یاد معشوقه گمشده و ساخت آثار هنری میپردازد، میتوان آهو را از منظر سایکودرام هم دید و مورد تحلیل قرار داد.
نظر شما درباره وضعیت سینمای اجتماعی در ایران چیست؛ تا چه میزان سینمای اجتماعی امروز را آیینه جامعه میدانید؟ اگر فیلم «آهو» را یک درام اجتماعی بدانیم، بیان این مسئله از قلم و زاویه دید دو روزنامه نگار چه نگاه متفاوتی را ارائه کرده؟
سینمای اجتماعی ما در دهه اخیر با حجم مهارناپذیر خشونت و سیاهی، سبک و گونهای از خود به مخاطبان ایرانی و خارجی شناسانده است، سبکی که در نهایت باعث قهر کردن مخاطب با سالنهای سینما و پناه آوردن تهیه کنندگان به ساخت آثار کمدی برای پایان یافتن این قهر باشد. اگر آهو را بخواهیم از این منظر نگاه کنیم از سینمای اجتماعی فاصله دارد. «آهو» ملودرام عاشقانهای است که در آن عشق مهمترین محور قصه است، عشقی که دلیل رفتار همه کاراکترهای قصه است و همانطور که در جمله تاکیدی فیلم آمده است یک قصه بیش نیست غم عشق و وین، عجب کز هر زبان که میشنوم نامکرر است.
پیش بینی شما از استقبال مخاطبان فیلم آهو چیست؟ مخاطبان اصلی این فیلم چه گروهی میتوانند باشند؟
به نظر من سینه فیلها و مخاطبان تخصصی سینما و همچنین همه آدمهایی که خاطره عشقی در ذهنشان دارند میتوانند مخاطبان فیلم «آهو» باشند. فیلم بسیار وامدار شعر و ادبیات است و به نظرم دوستداران شعر و ادبیات هم از تماشای آهو لذت خواهند برد. اما طبیعتاً نمیتوان از فیلمهایی در ژانر «آهو» انتظار فروش نجومی فیلمهای کمدی پرده را انتظار داشت.
از کارهای آیندتان بفرمایید. شما پیشتر روزنامهنگار بودید، و حالا بازیگری و نویسندگی را تجربه کردید.
بله من سالها سابقه روزنامه نگاری سینمایی و همچنین مجریگری در برنامههای گفتگو محور سینمایی را داشتم، پس از بازیگری، اما من مشاغل قبلی را کنار گذاشته و تخصصاً در حوزه بازیگری تمرکز کردم. منتظر پیشنهادات خوب کارگردانان بزرگ سینما هستم تا فرصتی برای ادامه این حیات حرفهای در خانواده سینمایی ایران داشته باشم.
اگر علاقمند هستید در ارتباط با مسائل روز جامعه زنان در عرصه هنرهای نمایشی و به طور کلی وضعیت امروز جامعه ایران هم بفرمایید.
امیدوارم فرصت برای حیات زنان موثر در حوزه هنرهای نمایشی وجود داشته باشد و همه بدون جنگ و درگیری بتوانند کنار هم باشند و کار تولید کنند که در خاطر مردم باقی میماند. در جوامع مردسالار همواره زنان برای حصول به نتایج دلخواه شغلی، با مشکلاتی بیش از مردان روبرو هستند و امیدوارم که همه مدیران برای خانمها توجه ویژهای قائل شوند و خانمها بتوانند به جایگاه واقعیشان در هنرهای نمایشی دست پیدا کنند.